دل کوچولو دل دیوونه دیگه نرو از خونه
پشیمون میشی پریشون میشی نمیدونی دیوونه
بیرون از خونه دلا همه سنگ هر چی میبینی رنگه و نیرنگ
تو مثل یه پر میبردت باد حتی یادتم میبرند از یاد
دل کوچولو دل دیونه دیگه نرو از خونه
پشیمون میشی پریشون میشی نمیدونی دیونه


رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز

عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز

در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز

در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز

گر چه امروز من آیینه ی فردای منست

دل دیوانه در اندیشه ی فرداست هنوز

عشق آمد به دل و شور قیامت برخاست

زندگی طی شد و این معرکه برپاست هنوز

لب فرو بسته ام از شرم و زبان نگهم

پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز 


میدونی 

آدم وقتی عزیزی را ازدست میده

تنها سنگ صبورش عشقش

عشق من 

 بیا منو یاری بکن

گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیرگریه مگه کاری میشه کرد

کاری از ما نیاد زاری بکن
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

تا قیامت دل من گریه میخواد

هرچی دریا رو زمین داره خدا با تموم ابرای آسمونا


کاش میداد همه رو به چشم من تا چشام به حال من گریه کنن


اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد


قصه ی گذشته های خوب من خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن


حالا باید سر رو زانوم بزارم تا قیامت اشک حصرت ببارم


دل هیشکی مثل من غم نداره مثل من غربت و ماتم نداره


حالاکه گریه دوای دردمه چرا چشمم اشکشو کم میاره

خورشید روشن ما رو یدن زیر اون ابرای سنگین کشیدن


همه جا رنگ سیاه ماتمه فرصت موندنمون خیلی کمه


اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد


سرنوشت چشاش کوره نمیبینه زخم خنجرش میمونه تو سنه


لبه بسته سینه ی غرق به خون قصه ی موندن آدم همینه


اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخواد


بهت بدجوری وابسته ام که اینجوری بهم ریختم
همه حرفامو تا امروز نگفتم
تو دلم ریختم
تو پیشم نیستی و هرشب دارم از غصه می پوسم
دلم میگیره وقت خواب
که چشماتو نمی بوسم
چه لحظه های بیرحمی داره صبرم تموم میشه
تو نیستی و یه روزخوش
تو دنیا آرزوم میشه
تمام سهم من از تو همین بوده که تنهاشم
روزایی که تورو می خوام
فقط دلتنگ تو باشم
.
.
.

 

نمیشه زندگی بی تو هنوزم باورش سخته
تو رفتی و خیال ِ تو
هنوزم روی این تخته
تو این خونه بدون تو شبا تاریکتر میشه
جای خالی آغوشت
به من 
نزدیکتر میشه
همش حس میکنم کم کم دارم از یاد تو میرم
چه سخته درک این احساس
که دستاتو نمی گیرم بهت بدجوری وابسته ام که اینجوری بهم ریختم
همه حرفامو تا امروز 
نگفتم


حکم دل است که مشکل است بین من و تو حکم دل است که فاصله است بین من و تو حتی اگر از دوریت این دل بمیرد عاشق محال است که فراموشی بگیرد من در خطرم بی عشق بی بال و پرم بی عشق بی عشق جهان یعنی یک چرخش بی معنی من در خطرم بی عشق بی بال و پرم بی عشق بی عشق جهان یعنی یک چرخش بی معنی
بعد عمری بی وفایی با رقیبان آشنایی رفتی و دیدی که تنها جز من افتاده از پا در جهان یاری نداری در شب تاریک غم ها یار غمخواری نداری ای دریغ از آن همه دلدادگی ها سادگی ، افتادگی ، آزادگی ها شد نصیب من از این بیگانگی ها گریه ها ، خندانه ها ،دیوانگی ها رفتی و در های غم را بر من از هر سو گشودی گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم با همه دیر آشنایی ها به تو خو کرده بودم دل به عشقت بسته بودم با غمت بنشسته بودم مردم از این
هزار سال پیش شبی که ابر اختران از دوردست می‌گذشت از فراز بام من صدام کرد چه آشناست این صدا همان که از زمان گاهواره می‌شنیدمش همان که از درون من صدام می‌کند هزار سال میان جنگل ستاره‌ها پی تو گشته‌ام ستاره‌ای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات می‌کند؟ هنوز دیر نیست هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست عزیز هم‌زبان تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟
شادی زندگیم تویی که تو نگاه تو گمم لحظه های خوشبختی مو دونه به دونه می شمارم شادی زندگیم تویی که از ستاره ها سرم دست تو رو میگیرم از دل گریه میگذرم ، از دل گریه میگذرم تموم دلخوشیم اینه که تو آروم و خوشحالی که رد میشی مثلِ خورشید از این شب های پوشالی تموم دلخوشیم اینه که تو آروم و خوشحالی که رد میشی مثلِ خورشید از این شب های پوشالی وقتی چشم هات بارونیه پنجره غصه می خوره انگار که دامن نسیم از پَرپَر گل ها پُره کنار تو لبخند تو دیوونه میکنه منو رو لحظه هات
خدایا مردم از چشم انتظاری ندارم طاقت دیوونه داری گردش زمانه اگر برده از دل تو دگر یاد و یادگار مرا وای بر من آه اگر به بوسه عشق بر نداری از رخ من اشک انتظار مرا وای بر من خدایا مردم از چشم انتظاری ندارم طاقت دیونه داری لحظه ای نگشته رها خاطرم ز خاطره ها
برای خواب معصومانه ی عشق کمک کن بستری از گل بسازیم برای کوچ شب هنگام وحشت کمک کن با تن هم پل بسازیم کمک کن سایه بونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم کمک کن با کلام عاشقانه برای زخم شب مرهم بسازیم بذار قسمت کنیم تنهاییمونو میون سفره ی شب تو با من بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن
شبا وقتی که تنهایی، میاد همراهِ دلتنگی… می پیچه باز، صدای پات به روی پله ی سنگی به فکرِ این که برگشتی دلم میاد؛ به پیشوازت! خیالِ قامتت، اینجاست… نگاهم، می کنه نازت! دلم از روی نومیدی میگه اون نیست… خیالاته…! یه عمره که تورو خواستم… تو گفتی؛ از محالاته!
بوی باران! بوی سبزه! بوی خاک! شاخه های شسته، باران خـورده پاک! آسمان آبی و ابر سپید!! برگ های سبز بید… عطرِ نرگس رَقص باد، نَغمه ی شوق پَرستوهای شاد!!خلوت گرم کبوترهای مست… خوش به حالِ روزگار… خوش به حالِ چشمه ها و دَشت ها خوش به حال دُختر میخک! که میخندد به ناز

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

saberfun,saberfuns,سایت صابر فان,صابر فان,دانلود فیلم و سریال پروگرام آر چت روم | فشن چت | ناز چت | دنیا چت | عسل چت ظرفک زرند تفریح کده پرسش مهر بیستم رئیس جمهور 99-98 سوپازنامه